بررسى تأثير باور به معاد در جهان بينى و زندگى پيش از مرگ؛ زندگى در ساعت 25

پدیدآورمحمدآصف عطایی

نشریهروزنامه ایران

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 906 بازدید
بررسى تأثير باور به معاد در جهان بينى و زندگى پيش از مرگ

زندگى در ساعت ۲5

محمدآصف عطايى

از جمله اصول ارزشمندى كه زندگى در اين دنياى خاكى و مملو از درد، رنج و مشكلات را براى انسان، سهل و آسان مى نمايد، ايمان و اعتقاد به معاد و حيات پس از مرگ است.لاهيجى مى گويد: «لفظ معاد در لغت به معناى بازگشتن انسان است و مراد از معاد در شرع، بازگشتن انسان است بعد از موت به حيات به جهت يافتن جزاى عملى كه پيش از موت از او صادر شده باشد از نيك و بد.»(۱) چنان كه قرآن مى فرمايد: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ؛(۲) هر نفسى، طعم مرگ را مى چشد و آن گاه به سوى ما بازگشت داده مى شود.»
پديده مرگ و مردن، از امور مسلم و قطعى است كه همه انسان ها، آن را باور داشته و يقين دارند كه روزى عمرشان به پايان خواهد رسيد.ولى در اينكه پس از مرگ و مردن چه خواهد شد و حوادث بعدى آن، چگونه خواهد بود ديدگاه ها متفاوت و نظريه ها مختلف است.
عده اى، مرگ را پايان همه چيز مى دانند و بر اين باورند كه با آمدن مرگ، پرونده انسان، براى هميشه، مختومه اعلام و به بايگانى سپرده شده و جسد او نيز به موجودى بى جان، مثل سنگ و چوب، تبديل مى شود.قرآن كريم مى فرمايد: «وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَب قَوْلُهُمْ أَإِذَا كُنَّا تُرَاباً أَإِنَّا لَفِى خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَ أُولَئِكَ الْأَغْلالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛(۳) و اگر[از چيزى] تعجب مى كنى، عجيب، گفتار آنهاست كه مى گويند: آيا هنگامى كه ما خاك شديم، [بار ديگر زنده مى شويم و] به خلقت جديدى باز مى گرديم آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان، كافر شده اند و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است و آنها اهل دوزخ اند و جاودانه در آن خواهند ماند.»
در طرف ديگر، خيلى از انسان ها، مرگ را پايان زندگى در دنيا و آغاز زندگى در عالم ديگر مى دانند، مرگ را وسيله و مركبى مى دانند كه انسان را از يك منزل به منزل ديگر و از يك عالم به عالم ديگر، انتقال مى دهد.به جرأت مى توان گفت كه نوع نگاه به پديده مرگ و حوادث پس از آن، تأثير مستقيم بر نوع و كيفيت زندگى انسان در عرصه هاى فردى، اجتماعى، اقتصادى و سياسى خواهد داشت.
قرآن كريم از زبان اين دسته مى فرمايد :«رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ؛(۴) پروردگارا! تو مردم را براى روزى كه ترديدى در آن نيست، جمع خواهى كرد؛ زيرا خداوند از وعده خود، تخلف نمى كند.»

آثار ايمان به معاد

بنا بر آنچه گفته شد، ايمان واعتقاد به معاد و حيات پس از مرگ، آثار فراوانى در زندگى فردى، اجتماعى، اقتصادى و سياسى انسان ها داشته و دارد كه به چند مورد مهم آن اشاره مى شود:

۱) انگيزه در زندگى و نجات از پوچى

نخستين اثر ارزشمند ايمان و اعتقاد به معاد، نجات انسان از سردرگمى در زندگى دنيا است.به عبارت ديگر كسانى كه حيات انسان را در زندگى چند روزه دنيا، خلاصه مى كنند، در واقع انگيزه و تفسيرى براى زندگى دنيا، جز خوردن و خوابيدن و كاركردن، ندارند و همين امر باعث مى شود احساس پوچى كنند و نيرو و مقاومت در برابر سختى ها و مشكلات را از دست دهند؛ لذا در بسيارى از موارد، براى نجات و رهايى از زندگى تكرارى و رهايى از درد و رنج و مشكلات آن، دست به انتحار و خودكشى زده و آن را بهترين راه براى پايان دادن به سختى ها مى دانند و مى گويند: «وَ قَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَ نَحْيَا وَ مَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ؛(۵) آنها گفتند: چيزى جز همين زندگى دنيا در كار نيست؛ گروهى از ما مى ميرند و گروهى جاى آنها را مى گيرند و جز طبيعت و روزگار، ما را هلاك نمى كند.آنان به اين سخن علم ندارند بلكه تنها حدس مى زنند.»
سايه شوم احساس پوچى، اضطراب، افسردگى و نااميدى، قدم به قدم زندگى افرادى را كه ايمان و اعتقاد به حيات پس از مرگ ندارند، دنبال مى نمايد و اجازه نمى دهد لقمه اى از گلوى آنان پايين رود.طبق آمار و ارقامى كه از طريق رسانه هاى جمعى، اعلام مى شود، مردم ژاپن، بالاترين رقم خودكشى را دارند.كشورى كه از لحاظ پيشرفت صنعت و سرمايه، بازار دنيا را قبضه كرده و حرف اول را در مسائل صنعتى و اقتصادى مى زند، چه شده است كه خودكشى در بين مردم آن، آمار بالايى را به خود اختصاص داده است آيا جز احساس پوچى و نداشتن هدف و نااميدى و افسردگى در زندگى، دليل ديگرى مى تواند داشته باشد
اما كسانى كه اعتقاد به حيات پس از مرگ داشته، زندگى در اين دنيا را هدفمند و هدف را خير و سعادت انسان مى دانند، تلخى و مشكلات زندگى دنيا را براى رسيدن به اهداف عالى تر و حيات جاويد، با جان و دل مى پذيرند.
قرآن كريم مى فرمايد: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ؛(۶) آيا گمان كرديد كه شما را بيهوده آفريديم و شما به سوى ما باز نمى گرديد.» افراد مؤمن و معتقد به حيات پس از مرگ، در برابر بزرگ ترين مصيبت هاى خردكننده، قامت راست نموده، مى گويند:«إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ؛(۷) ما از خدا هستيم و به سوى خدا باز مى گرديم.» و بر اين باور و اعتقاد هستند كه ثمره و محصول عبادت و بندگى را در عالم پس از مرگ، دريافت خواهند نمود.(۸) لذا زندگى را هدف دار و هدف را خير و سعادت انسان مى دانند كه در سايه عبوديت و بندگى فراهم مى شود.

۲) آرامش روحى ـ روانى

زندگى دراين دنياى خاكى، در كنار خوشى ها و شيرينى ها، رنج ها و شكست هايى نيز دارد.پاره اى از حوادث جهان، مانند پيرى و مرگ، قابل پيشگيرى و درمان نبوده و انسان را رنج مى دهد و متأثر مى سازد؛ ولى ايمان به خدا و اعتقاد به حيات پس از مرگ، رنج و سختى اين جهان را تفسير نموده، نيرو و مقاومت انسان را در برابر سختى ها و مشكلات، افزايش مى دهد و اضطراب و نگرانى را از بين برده، آرامش را براى انسان، هديه مى نمايد؛ زيرا انسان مؤمن و معتقد به معاد، يقين دارد كه اعمال خوب و بد او، در دستگاه آفرينش و دفتر خلقت، دقيقاً محاسبه خواهد شد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ»(۹) و مى داند كه اجر و پاداش اعمال انسان هاى نيكوكار، نه تنها ضايع نمى شود :«إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ؛ خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كند.»(۱۰) بلكه مزد و پاداش آنان چند برابرخواهد شد: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»؛(۱۱) هر كسى كار نيكى بياورد، ده برابر آن[پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بد بياورد، جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نشود.»
هرگاه انسان با چنين اعتقاد و باورى در برابر حوادث تلخ و طاقت فرساى زندگى، قرار مى گيرد از نظر روحى و روانى، آشفته و پريشان نمى شود بلكه با كمال متانت و استوارى در برابر سيل حوادث اندوهناك مى ايستد و مى گويد: «قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا؛(۱۲) به ما جز آنچه خدا برايمان، مقدر كرده است، نخواهد رسيد.»
بنابراين، ايمان به خدا و اعتقاد به حيات پس از مرگ، به روح و روان انسان، آرامش مى بخشد، رفتار و گفتار او را در خانواده و اجتماع، متعادل ساخته و كنترل مى كند و اگر از مال و مقام دنيا، چيزى به دست آورد، به آن دل نمى بندد و اگر هم از مال و مقام دنيا، جدا شود، باز هم اندوه و غصه اى ندارد: « لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛(۱۳) تا بر آنچه از دست شما رفته، اندوهگين نشويد و به آنچه به شما داده است، شادمانى نكنيد و خدا هيچ خود پسند فخر فروشى را دوست ندارد.»

۳) كنترل غرايز

در درون انسان، غرايز فراوانى مثل: غرايز جنسى، شهوت طلبى، رياست طلبى، ثروت اندوزى و ...وجود دارد كه اگر كنترل شود و حدود و قلمرو آن، مشخص نگردد، باعث هرج و مرج خواهد شد، شالوده و اساس زندگى را به هم مى ريزد و آسايش و آرامش را نابود خواهد ساخت. ايمان به خدا و اعتقاد به معاد و حساب و كتاب آن، عامل بازدارنده مهمى است كه مى تواند خواسته ها و غرايز انسان را تعديل و كنترل نموده و آن را در جهتى كه خدا مى خواهد، هدايت نمايد.
كسى كه اعتقاد به معاد و حيات پس از مرگ داشته و يقين دارد كه تمام اعمال و رفتار و حتى نيات او زير ذره بين دستگاه خلقت، قرار دارد، مسلماً در زندگى خود، حساب و كتابى خواهد داشت و لجام گسيخته، عمل نخواهد كرد؛ زيرا به خوبى مى داند كه اعمال و رفتار او، نه تنها ثبت و ضبط مى شود بلكه كيفيت و چگونگى زندگى پس از مرگ او را رقم مى زند؛ چنان كه قرآن مى فرمايد: «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْس شَيْئاً وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حَاسِبِينَ؛(۱۴) ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت بر پا مى كنيم.پس به هيچ كسى، كمترين ستمى نمى شود و اگر به مقدار سنگينى يك دانه خردل [كار نيك و بدى] باشد ما آن را حاضر مى كنيم و كافى است كه ما حساب كننده باشيم.»
در آيه ديگر، قرآن كريم از زبان حضرت لقمان، خطاب به فرزندش مى فرمايد: «يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيف خَبِير»؛(۱۵) «پسرم اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى[كار نيك و بد] باشد و در دل سنگى و يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را [در قيامت براى حساب] مى آورد، خداوند دقيق و آگاه است».
همچنين مى فرمايد:(۱۶) «كافران گفتند: قيامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد بگو: آرى به پروردگارم سوگند كه به سراغ شما خواهد آمد.خداوندى كه از غيب، آگاه است و به اندازه سنگينى ذره اى در آسمان و زمين، از علم او دور نخواهد ماند و نه كوچك تر از آن و نه بزرگ تر، مگر اينكه در كتابى آشكار ثبت است.»
امام على (ع) نيز براى اصلاح و تربيت نفس، از اهرم اعتقاد به آخرت استفاده مى كند.اين اهرم به قدرى قوى است كه گاه بزرگانى مانند هَمام با شنيدن خطبه متقين، قالب تهى مى كنند.
امام على (ع) بعد از تلاوت سوره تكاثر فرمود: «شب يا روزى كه رخت سفر مرگ در آن بسته اند، براى آنان جاودانه شده، خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه مى ترسيدند، يافتند و نشانه هاى آن را بزرگ تر از آنچه در نظر داشتند، مشاهده كردند.براى وصول به هر يك از دو نتيجه بهشت و يا جهنم، تا محل قرار گاهشان، مهلت داده شده و عالمى از بيم و اميد، برايشان فراهم ساخته اند.اگر مى خواستند آنچه را كه در آنجا، مشاهده كرده اند و با چشم ديده اند، توصيف كنند، زبانشان عاجز مى شد.»(۱۷)
ابن ابى الحديد در ذيل اين خطبه، مى نويسد: « سوگند مى خورم به آن كسى كه همه امت ها به او سوگند مى خورند! از پنجاه سال قبل تا كنون، بيش از هزار بار اين خطبه را خوانده ام.هر وقت آن را خواندم، در من ترس و موعظه اى پديد آورد و در قلب و روحم وحشتى، و در اعضا و جوارحم، لرزه و وارفتگى، احساس كردم و هيچ گاه در آن دقت نكردم جز اينكه به ياد مردگان از بستگان و نزديكان و دوستانم افتادم و پيش خود فكر مى كردم كه من همان شخصى هستم كه امام حالش را توصيف مى كند.»(۱۸)
در روايتى كه از پيامبر (ص) نقل شده است مى خوانيم: «مرگ را بسيار ياد كنيد؛ زيرا مرگ، گناهان را پاك مى كند و ميل و رغبت به دنيا را، كاهش مى دهد.»(۱۹) امام صادق (ع) نيز مى فرمايد: «ياد مرگ، شهوت ها را در نفس ، از بين مى برد و ريشه هاى غفلت را نابود ساخته، دل را با وعده هاى الهى، محكم مى كند و نشانه هاى هوا و هوس را درهم مى شكند.»(۲۰)
با توجه به مطالب ياد شده، به خوبى روشن مى گردد كه اعتقاد به حيات پس از مرگ و حوادث آن، قوى ترين عاملى است كه مى تواند شهوات حيوانى انسان را به زنجير كشيده، كنترل و تعديل نمايد.

۴) امنيت اقتصادى

يكى ديگر از آثار ارزشمند اعتقاد به حيات پس از مرگ، سلامت و امنيت در عرصه هاى اقتصادى است.كسى كه يقين دارد پس از مرگ، حساب و كتابى در كار است و انسان در برابرى اعمال و رفتار خويش، مورد مؤاخذه قرار مى گيرد، دست و پاى خود را در زندگى دنيوى جمع مى كند و دزدى، رشوه، اختلاس، كلاهبردارى، غش در معامله، چشم طمع به مال ديگران، و در يك كلام، لقمه حرام را كنار گذاشته و از زندگى خود طرد مى نمايد.
كسى كه ايمان به آخرت داشته باشد، در معامله و خريد و فروش، عدالت را رعايت كرده، خيانت و كم فروشى نمى كند؛ چون مى داند كم فروشى و خيانت در معامله، سرانجام خوشى ندارد: «وَيْل لِلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَ إِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَ زَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ، أَلا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ؛(۲۱) واى بر كم فروشان، آنان كه وقتى براى خود پيمانه مى كنند، حق خود را به طور كامل مى گيرند، اما هنگامى كه مى خواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم مى گذارند آيا آنها گمان نمى كنند كه در روز بزرگ برانگيخته مى شوند.»
افراد و اشخاصى كه ايمان و اعتقاد به حيات پس از مرگ داشته باشند، براى كمك به انسان هاى بينوا و مستضعف، هيچ شرطى تعيين نكرده و خوردن ربا را گناه بزرگ و نابخشودنى مى دانند: «كسانى كه ربا مى خورند، [در قيامت] بر نمى خيزند، مگر مانند كسى كه بر اثر تماس شيطان، ديوانه شده است [ و نمى تواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مى خورد و گاهى بلند مى شود] اين به خاطر آن است كه گفتند: داد و ستد هم مانند ربا است [ و تفاوتى ميان آن دو وجود ندارد] در حالى كه خدا، بيع را حلال كرده و ربا را حرام. و اگر كسى اندرز الهى به او رسد و خوددارى كند، سود هايى كه در سابق به دست آورده، مال اوست و كار او به خدا واگذار مى شود؛ اما كسانى كه باز گردند [ و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند]، اهل آتش اند و هميشه درآن مى مانند.»
كسى كه به معاد ايمان دارد، دست به سوى مال يتيم دراز نمى كند: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيراً؛(۲۲) كسانى كه اموال يتيم را به ظلم و ستم مى خورند، [ در حقيقت] تنها آتش مى خورند و به زودى در شعله هاى آتش [دوزخ] مى سوزند.»
از پيامبرگرامى اسلام (ص) نيز نقل شده است كه: «انسان در روز قيامت، قدم از قدم بر نمى دارد تا اين كه از چهار چيز، مورد سؤال واقع شود ...و از مالش كه آن را از چه راهى به دست آورده و در چه راهى خرج نموده است».(۲۳)
در جامعه اى كه آحاد آن، به حيات پس از مرگ، باور دارند، دزدى و تجاوز به مال مردم، وجود نخواهد داشت چرا كه دزدى و تجاوز، علاوه بر عذاب اخروى، در دنيا نيز مجازات سختى دارد؛ دست دزد قطع و رويش سياه مى شود: «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيز حَكِيم؛(۲۴) دست مرد و زن دزد را به كيفر عملى كه انجام داده اند، به عنوان يك مجازات الهى، قطع كنيد و خداوند توانا و حكيم است.»
در جامعه اى كه دزدى، تجاوز به مال يتيم، و ربا خوارى، وجود نداشته باشد و مردم در خريد و فروش، و در وزن و كيل، عدالت را رعايت نماييد و به يكديگر خيانت نكنند، امنيت اقتصادى به معنى واقعى كلمه به وجود خواهد آمد.

۵) سلامت اجتماعى

انسان موجودى اجتماعى و نيازمند است و چاره اى ندارد جز اينكه در سايه تعاون و همكارى با ديگران، نيازها و مايحتاج زندگى را برآورده سازد.اگر در روابط اجتماعى انسان، برخورد اسلامى و انسانى وجود نداشته باشد و هركسى به فكر خود و منافع خويش باشد، جامعه گرفتار هرج و مرج خواهد شد.جان، مال، حيثيت و آبروى انسان ها در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
اما افراد و اشخاصى كه به حيات پس از مرگ، ايمان و اعتقاد دارند، هيچ گاهى پا را از دايره قانون الهى، فراتر نمى گذارند؛ چرا كه مى دانند تعدى و سرپيچى از قوانين الهى، گناه و معصيت است و عواقب دردناكى به دنبال دارد.خداى سبحان در سوره توبه آنجا كه ويژگى مؤمنان را بيان مى نمايد، در كنار صفات ديگر، رعايت حدود و قوانين الهى را گوش زد نموده، مى فرمايد: « ...الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِوَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ؛(۲۵) ...[آنان] آمران به معروف و نهى كنندگان از منكر و حافظان حدود [ ومرزهاى الهى] هستند.»
خداى سبحان در سوره نسا، پس از بيان يك سلسله احكام و دستورات، مى فرمايد: «اينها مرزهاى الهى است و هركس خدا و رسولش را اطاعت كند [ و قوانين او را محترم بشمرد]، خداوند او را در باغ هايى از بهشت وارد مى كند كه همواره، آب از زير درختانش جارى است، جاودانه در آن مى مانند و اين پيروزى بزرگى است.و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد، او را در آتشى وارد مى كند كه جاودانه در آن خواهد ماند و براى او مجازات خوار كننده اى است.»بنابر اين، كسى كه ايمان و اعتقاد به معاد و حيات پس از مرگ داشته و از نعمت هاى فراوان بهشتى، آگاهى دارد، و از سوى ديگر از عذاب و گرفتارى دردناك جهنم كه خداى سبحان، براى انسان هاى متخلف از قوانين، وعده داده است، اطلاع دارد، جرأت مخالفت با احكام الهى را در خود نمى بيند.
از مجموع مطالبى كه بيان شد، اين نتيجه به دست مى آيد كه ايمان و اعتقاد به معاد و حيات پس از مرگ، زندگى در اين عالم پر از درد و رنج را هدفمند مى نمايد.آرامش روحى و روانى (كه بزرگ ترين نعمت به حساب مى آيد) را براى انسان به ارمغان آورده، غرايز و خواسته هاى او را تعديل و كنترل، و در جهت درست، هدايت كرده، سلامت و امنيت در عرصه هاى اقتصادى را، تضمين نموده و بسيارى از نابسامانى هاى اجتماعى را سر و سامان داده، باعث سلامت فرد و جامعه مى شود.

مقالات مشابه

بهره مندان از اجر اخروي در رهيافت قرآني

نام نشریهمشكوة

نام نویسندهپروین بهارزاده, مرضیه محصص

غایت هستی در دین زرتشت و مقایسه آن با آموزه های قرآنی

نام نشریهمعرفت ادیان

نام نویسندهسوسن آل رسول, فاطمه شیرزاد‌راد جلالی

نقش معاد در ایجاد امید و تحکیم امید آدمی

نام نشریهفصلنامه پژوهشهای قرآنی

نام نویسندهاعظم پرچم, زهرا محققیان

آثار تربیتی اعتقاد به معاد

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدمحمود سامانی, علی نصیری

برخی از آثار اعتقاد به معاد از منظر قرآن

نام نشریهپاسدار اسلام

نام نویسندهعسکری اسلامپور

رابطه آنها با سلامت روان

نام نویسندهابوالفضل ابراهیمی

معاد در جاهليت

نام نویسندهمحمدحسین طاهری